جنبه هایی از وضعیت حقوق بشر در آمریکا

در گفتگو با ائل پرس مطرح شد:

دولت روحانی در حال تکرار اشتباهات هاشمی و خاتمی است / کشتار سالانه ۴۰۰ آمریکایی توسط پلیس این کشور بطلان ادعاهای حقوق بشری را نشان می دهد.

پلیس آمریکا بدون هیچ مانعی به طورمتوسط سالیانه ۴۰۰ نفر را در خود آمریکا به قتل می رساند و دادگاههای آمریکا نیز از این قتل ها حمایت می کند.
 
 
 

در گفتگو با خبرنگار ائل پرس بیان شد: دولت آمریکا از حدود ۷۰ سال پیش یعنی از زمان جنگ جهانی دوم به بعد و در چند دهه اخیر که به عنوان یک قدرت بزرگ در سطح جهان مطرح شد در بسیاری از کشورهای دنیا تبدیل به حامی حکومت های مستبد و دیکتاتور گردید و این حمایت چه در کشورهای آمریکای لاتین، چه در آفریقا، چه در آسیا و حتی درکشورهای اروپایی از هر حکومت ضد مردمی و حکومت هایی که به هیچ عنوان در آنها حقوق بشر رعایت نمی شود حمایت کرده است.

قبل از روی کار آمدن کارتر در آمریکا، در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین از جمله بولیوی، آرژانتین، برزیل، شیلی، مکزیک و … حکومتهای سرکوب گری روی کار آمدند که تحت حمایت مستقیم آمریکا بودند و حقوق بشر به شدت در آنها نقض می شد و هزاران هزار از مردم شکنجه می شدند و آمریکا نه تنها اعتراضی به این روند نداشت بلکه حمایت نیز می کرد.

این روند نقض حقوق بشر و حکومتهای استبدادی تحت حمایت آمریکا در آفریقا و آسیا نیز ادامه داشت و نمونه این حکومت های استبدادی، حکومت محمدرضا پهلوی در ایران بود که دراین دوران دهها هزار نفر ازمردم ایران به زندان می افتادند و شکنجه می شدند و آمریکایی ها کوچکترین اعتراضی نمی کردند، در دوران جنگ هشت ساله نیز شاهد بودیم که یک دیکتاتوری به نام صدام در راس حکومت عراق بود که باحمایت آمریکا حتی مردم خود را نیز سرکوب می کرد.

درخصوص سر کوب سیاهپوستان در آمریکا نیز باید گفت که دولت آمریکا همواره حامی مستبدان و نقض کنندگان حقوق بشر بوده و این رویکرد در داخل خود آمریکا وجود داشته و مردم آن نیز مستتثنی نیستند.

حمایت ظاهری آمریکا و متحدینش از حقوق بشر یک دروغ بزرگ است که کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس و فرانسه که سابقه صدها سال استعمار کشورها را دارند؛ جا انداخته اند که حامی واقعی و داعیه دار حقوق بشر هستند در حالی که می بینیم در کشورهای به اصطلاح دموکراسی غربی اگر کسی اعتراضی به افسانه ای همانند هولوکاست داشته باشد به شدت با وی برخورد شده و سرکوب می شود بنابراین در کجای این کشورها آزادی وجود دارد؟ کجای این برخورد درحمایت از حقوق بشر است!؟

 

Tazahorat-America

به سبب اینکه رسانه های غربی تحت سلطه ی صهیونیست ها هستند، چنین ادعاهایی (حمایت از حقوق بشر) را که ذره ای صحت ندارد مطرح می کنند، به عنوان مثال در خود آمریکا که جزو بزرگترین اقتصادهای دنیا است بیش از ۵۰ میلیون نفر زیر خط فقر بوده و دهها هزار نفر کارتن خواب هستند و در خیابانها می خوابند؛ و صدای بی عدالتی نسبت به آنها به جایی نمی رسد بنابراین کجای این رفتار با حقوق بشر و آزادی هم سویی دارد؟ پلیس آمریکا بدون هیچ مانعی به طور متوسط سالیانه ۴۰۰ نفر را  در خود آمریکا به قتل می رساند و دادگاههای آمریکا نیز از این قتل ها حمایت می کند و مردم جرات اعتراض ندارند چرا که کوچکترین اعتراضی با سرکوب گارد ملی همراه است.

درمورد اهداف اتهامات وارده به جمهوری اسلامی ایران راجع به حقوق بشر توسط آمریکا و غرب، باید اشاره کرد که سالیان زیادی است که برای خدشه دار کردن چهره جمهوری اسلامی ایران در مجامع جهانی ادعا می کنند که در ایران حقوق بشر نقض می شود و مختص الان نیست و از سالهای اول انقلاب تاکنون این اتهامات وجود داشته است؛ قاچاقچیان مواد مخدر در اینجا اعدام می شوند و آنها به این کار اعتراض می کنند یا سارقین به زندان می افتند به بازجویی و زندان رفتن آنها اعتراض می کنند، یا ادعا می کنند چرا در قوانین شما حقوق هم جنس باز ها به رسمیت شناخته نشده! موارد ذکر شده به هیچ عنوان با مبانی اسلامی و انسانی ما سازگاری ندارد و آنها می خواهند ملاک های ضد انسانی خود را به ما تحمیل کنند.

در مذاکرات هسته ای نیز یکی از مسائلی که آمریکایی ها و غربی ها قصد دارند پیش بکشند بحث حقوق بشر است و ماسفانه تیم مذاکره کننده هسته ای ایرانی هم در یک سال گذشته عملکرد خوبی از خود بروز نداده اند، یعنی مدام کاری جز عقب نشینی در مقابل زیاده خواهی ها و زور گویی های آنها نداشته اند و آنها بنا داشتند در ادامه مذاکرات بحث حقوق بشر و تسلیحات موشکی را جزو بحث های اصلی مطرح کنند و باید حواسمان به دامهای سر راه گذاشته شده توسط آمریکایی ها و غربی ها باشد.

راجع به تغییر موضع آمریکا نسبت به ایران دراوضاع و احوال کنونی جهان و کوتاه آمدن از سیاست های خود در مذاکرات هسته ای، باید اذعان نمود که چنین رفتاری اصلا امکان پذیر نیست، در طی روی کار آمدن دولت یازدهم و کوتاه آمدنها و نرمش و عقب نشینی که در برابر آمریکا داشتند موجب شده تا آمریکایی ها نه تنها عقب نشینی نکرده و کوچکترین امتیازی به ما ندهند بلکه مواضع خود را نیز علیه ما سخت تر و شدید تر کرده اند.

در طی یک سال پس ازمذاکرات ژنو، پس از پرداخت ۷ میلیارد دلار به صورت اقساطی از پول های بلوکه شده ما که هنوز وارد بانک ها نیز نشده، بیش از سی میلیارد دلار از ایران پس گرفته شده است. بنابراین کجای روند مذاکرات نشان از کوتاه آمدن آمریکا از سیاست های خود دارد؟! و در عرض این یک سال بیش از بیست بار ما را تهدید به حمله نظامی کرده اند بنابراین نه تنها موضع شان تعدیل نشده بلکه به مراتب موضع شان نسبت به قبل بدتر نیز شده است و این روند ها نشان می دهد که مذاکرات هسته ای به هیچ جایی نخواهد رسید کما اینکه در یک سال گذشته مذاکرات باعث شد که بیش از ۵۰ درصد فعالیت های هسته ای ما به تعطیلی کشانده شود و بنا داشتند که مابقی فعالیت ها را نیز تعطیل کنند، در بحث تحریم ها نه تنها هیچ کدام لغو نشد بلکه برخی تحریم های دیگر نیز اضافه شد و ادامه این مسیر هیچ حاصلی جز ضرر و زیان برای ما نخواهد داشت.

در مورد نوع برخورد با آمریکا توسط دولت های مختلف روی کار آمده در نظام جمهوری اسلامی ایران، بهترین نوع برخورد، برخورد امام راحل در طی ده سال حیات شان بعد از انقلاب و برخورد مقام معظم رهبری در طی دو دهه اخیر بعد از حضرت امام (ره) می باشد. رهبری می فرمایند “در جلوی زورگویی ها ی آنها باید قدرتمندانه ایستاد و اگر در برابر کسی که به ما زور گفته و ما را تهدید می کند از خود ضعف نشان دهیم دشمنی خود را با ما بیشتر خواهد کرد”.

متاسفانه چیزی که اسم آن را در این یک سال، سیاست تنش زادیی گذاشته اند، همان سیاستی است که در ۱۶ سال دولت های اصلاحات آقای خاتمی و سازندگی آقای هاشمی امتحان شد و در هر دو دوره با شکست مواجه شد و متاسفانه دولت اعتدال نیز از آن ۱۶ سال شکست درس عبرت نگرفته و دوباره همان سیاست را اعمال می کند، حال آنکه در عرض همین یک سال اخیر شکست این سیاست محرز شده و رهبر انقلاب بارها به مقامات دولتی گوشزد کردند که این راه دستاورد و نتیجه ای نخواهد داشت ولی آنها گوش نداده و رفتند و بدون نتیجه برگشتند.

 

این مصاحبه در مورخ اول دی ماه ۱۳۹۳ انجام شده است.

دیدگاهتان را بنویسید